احمد جولایی مطرح کرد؛
گروههای نمایشی خلاق و موثر عمل کنند/ نگاهی بر روند رشد تئاتر دینی از اروپا تا آسیا
جولایی پژوهشگر هنر تئاتر میگوید تئاترهای آیینی نوعا جنسشان با مذهب که جزو باورهای تکرار شده و پذیرفته شده جوامع هستند وابستگی و نزدیکی دارد.
به گزارش دبیرخانه رویداد صاحبدلان، احمد جولایی استاد دانشگاه و پژوهشگر هنر تئاتر درباره نسبت تئاتر دینی با سایر انواع تئاتر بیان کرد: من اگر بخواهم از نوشتههایی که استدلال ارسطو را در کتاب «بوطیقا» بیان میکند عبور کنم یا دیدگاههایی مانند دیدگاه اسکار براکت در تاریخ تئاتر را تورق کرده یا حتی «تاریخ تمدن» ویل دورانت را پشت سر بگذارم که در جلد اول آن تئاتر مشرق زمین را بررسی کرده بخصوص تئاتری که امروز در دنیا خیلی مورد وثوق نیست چرا که خاستگاه آن یونان است تا مصر، او به مصر اهمیت ویژهای نشان میدهد به این دلیل که از تئاتر یونان قدمت بیشتری دارد و بخصوص در تئاتر دینی از آن بهره میبردند. یا اگر نظریه خود اروپا را در نظر بگیرم که بعد از رنسانس تاکید بر بازگشت به خویشتن خود داشتند، به نظر میرسد ارسطو و کتاب او را این بار با نگاهی نو شناختند. همه آثار ارسطو بخصوص«بوطیقا» علیرغم این که برای استفادههای فلسفی یا مطالعات دینی ترجمه شده است، اما در مشرق طرفدار نداشته یا شاهد رشد این کتاب نیستیم شاید به این خاطر که در مشرق تئاتر چندان شناخته شده نبود و یا مردم شرق از تئاتری که ارسطو از آن یاد میکند، عبور کردند.
او ادامه داد: وقتی میگوییم تئاتر" theater"، ترجمه بخش اول آن "thea"یعنی محل تماشا یا تماشاگر میشود، بنابراین وقتی در فارسی «تئاتر» را ترجمه کنیم «نمایش» پاسخگوی همه مطلب نیست. چون "thea" هم فعل است و هم قید مکان، در حالیکه در تعریف نمایش این خصوصیت وجود ندارد.
جولایی با بیان این که ریشه و خواستگاه تئاتر کجاست، اظهار کرد: تئاتر اروپا بعد از فروکش کردن برخی حوادث در رم شرقی، رم غربی و دوران قرون وسطی و رنسانس اتفاق میافتد به نوعی اقدام به نواندیشی و بازیابی واژگان میکند از جمله واژه «تئاتر» که بین این مسئله مخیر میکنند که آیا از نوعی رفت و حرکت موزون سرچشمه باید بگیرد یا از دل مفاهیم و مضمونی که در دین نهفته است یا به عبارتی بخشی از زندگی و دین. این نگاه تا حدود سالهای 1945 و بعد از جنگ جهانی دوم محل تضارب آراست و مردم و کسانی که اهل تحقیق و تفحص هستند روی این مسئله بحث دارند. اولین اتفاق که نشات گرفته از اسطورهها، افسانهها و رمانهاست به اواخر قرن نوزدهم بر میگردد. زمانی که در انقلاب صنعتی تعداد قابل توجهی از افراد روستایی به شهرها آمدند و با خودشان موسیقی و فعالیتهای فرهنگی را به شهر آوردند. کسانی که در جوامع شهری بودند علاوه بر سروکله زدن با این افراد در بستر کار، در اعیاد و جشنها به این آیینهای روستایی نیز نگاه میکردند.
این پژوهشگر حوزه هنر بیان کرد: در مطالعات مردمشناسی که از 1880 شروع میشود و تا اواسط سالهای 1920 ادامه مییابد بیشترین نظریهها مربوط است به"سرجیمز فریزر" که الگوی تکاملی برای فرهنگها قائل شد. یعنی اگر در جامعهای بتوانیم تئاتر دینی را اثبات کنیم او میگوید همه جوامع این سیر را طی کردهاند. اما زمانی از آن نگذشت که کسانی که این دیدگاه را شنیدند او را کنار گذاشتند. بخصوص "برانیسلاو مالینوفسکی" این روش را نمیپذیرد و میگوید این الگو جهانی وطنی نیست. هر جامعه باید الگوی خودش را داشته باشد. این مکتب جدید خودش را در مقابل این سوال میگذارد که آیا هر جامعه الگوی خاص خود را دارد؟ لئو اشتراوس معتقد بود که پاسخ این سوال در دست جوامع بدوی است.
جولایی تاکید کرد: اولین دیدگاه ارسطو مشتق از تئاتر دینی است. ارسطو معتقد است تمام ارتباطی که بین تئاتر و ایالت شهر اتفاق میافتد بین سالهای 400 تا 500 قبل از میلاد است. او معتقد است این نمایشها از چند خدایی بهره میبرند؛ حتی در زمانیکه کلیسا میپذیرد نمایشها داخل کلیسا شوند و برای آنها جایزه تعیین میکند صرفا نمایشها دینی هستند و نمایشهای کمیک وارد این فضا نمیشوند.
نویسنده کتاب « قابلیتهای دراماتیک ادبیات کهن فارسی» در ادامه درباره دستهبندی تئاتر دینی گفت: تئاتر یک مجموعه است که شامل فضای حاکم بر روح اثر است که میتواند به پشتوانه بومی یا غیربومی شکل گرفته باشد. در دیگر سو نیز فضای فیزیکی یا سختافزاری است که شامل صحنه تئاتر، میزانسن و... میشود. اما بخش دیگر مکتوبات آن است که از آن با عنوان ادبیات دراماتیک یاد میکنیم. عنصر بارز و اولیه و لازمه صددرصد تئاتر عنصر بازیگری است یعنی شبیه شدن، از قالبی به قالب دیگر رفتن که از همه مهمتر یک مدیر میخواهد.
جولایی ادامه داد: یکی از آمیزههای مهم تئاتر که موافقان بسیاری دارد این است که تئاتر موجودی است که از باغچه آیین و سنت پیدا شده است. وقتی چیزی آیین میشود باید یک مبدا فرازمانی یا متافیزیکی برای آن قائل باشید. در این مبنا برای کاری که انجام میشود و نتیجه حاصل از آن که شاید طبیعی هم نباشد شما عامل و بازیگر آن هستید و این در زندگی نیز جاری است. انسان بازیگر و اجرا کننده این ساحت بین عمل و نتیجهای که بدست میآید یک رابطه برقرار میکند که با ایجاد این رابطه او به عمل خود اطمینان میکند و بعد دوباره آن عمل را تکرار میکند تا به نتیجه دلخواهش برسد.
این استاد دانشگاه افزود: تئاتر از نظر معنی فنی، بازسازی حادثهای است که قبلا اتفاق افتاده است. هیچ تئاتری رئالیته نیست حتی اگر به جهت فرمی رئال باشد، ما چیزی به نام رئال نداریم و هرچه هست قبلا اتفاق افتاده است. یا تئاتر بازسازی حادثهای است که میتوانست اینگونه باشد یعنی تفسیر ما از این موضوع. یک شکل روبه جلو نیز داریم یعنی تئاتر میتواند بازسازی حادثهای باشد که میتواند در آینده اتفاق بیفتد. در واقع وقتی بین نتیجه و عمل رابطه برقرار میشود باور عامه تقویت میشود. بازیگر بین عمل و نتیجه رابطه برقرار میکند و برای حصول نتیجههای بعدی آن را تکرار میکند این یعنی تئاتر. یکی از خواستههای عمده بشر در اعمالی که انجام میدهد برای جلوگیری از خشم طبیعت بود. چرا که تا زمانی که طبیعت را نشناخته سعی میکند برای خشنودی طبیعت یکسری اعمال را انجام دهد.
جولایی تصریح کرد: تئاترهای آیینی نوعا جنسشان با مذهب که جزو باورهای تکرار شده و پذیرفته شده جوامع هستند وابستگی و نزدیکی دارد. از این منظر شاید کمتر تئاتری است که جنبه آیینی داشته باشد، ولی تئاتر دینی نباشد. در دوران قرون وسطی تعدادی بازیگر در همه کلیساها بودند و زندگی عیسی بن مریم(ع) و حواریون را به نمایش میگذاشتند. تا زمانی که ماجراهای کلیسا پیش آمد و پشتوانه مالی خود را از دست داد که به نوعی کمدی دلارته ایتالیا نیز از همینجا نشات گرفت. قدیمیترین سندی که ما در اختیار داریم از دوره دیالمه است و نظریه مردی به نام «ابوالقاسم جارالله زمخشری» که کتابی در باب سخنوری دارد که بیشترین اشاره به شبیه را دارد. در فن سخنوری بیشترین اشاره به بازی و بازیگری شده است و بیشترین اشاره را به شبیه؛ هرگاه کسی خود را شبیه به دیگری داند که امر بر دیگری مشتبه شود او بر زمره همان شبیه است و این دقیقترین تعریف از تئاتر است.
نویسنده کتاب «ارزش ادبی نسخ تعزیه ایرانی» در ادامه به تاثیر برگزاری رویداد صاحبدلان اشاره کرد و گفت: تئاتر صاحبدلان از نظر معنی لغوی به دو دسته تقسیم میشود. اول کسی که صاحب دل است. این دل در واقع عشقی و دلی کار کردن را مدنظر قرار میدهد. یعنی چیزی که خیلی با حساب و کتاب سازگار نیست اما دوست داشتنی و قابل قبول است. معنی دوم نیز بعضی میگویند صاحب دل یعنی کسی که صاحب رای و اندیشه است و کسی که بدنبال هدف است. اگر تئاتر صاحبدلان را به عنوان تئاتر دلی منظورش کنیم، در تفکر مسیحیت و گاهی نیز آسیای شرقی بخصوص ژاپن و هند این دست نمایشها بازسازی عواطف دینی هستند که با باور مردم سروکار دارند.
جولایی افزود: صاحبدلان امسال وارد سیزدهمین دوره خود شده و این دومین دوره است که به صورت بینالمللی برگزار میشود. در مرحله دوازدهم زمزمههایی بر بینالمللی شدن آن شد که با همراهی همکارانم به چندین سفارتخانه مراجعه کردیم و با نمایندگان کشورهای مختلف صحبت کردیم. تلاش شد این رویداد را بینالمللی کنیم که خوشبختانه با حمایتهای آقای سالاری معاون هنری ارشاد این رویداد قالب بینالمللی نیز به خود گرفت.
او اظهار کرد: در عراق گروهی مشغول به کار هستند که خشت اولش از تئاتر صاحبدلان نهاده شده است یا از کشورهای تونس و مصر به جشنواره آمدند و افراد هنرمندی در آن حضور یافتند که اندیشههای مختلفی را با خود به همراه داشتند. در ادامه نیز اندیشههای این دوستان ترجمه شد و به زبان فارسی، انگلیسی و عربی منتشر شدند که میتواند در آینده راهگشا باشد. امیدوارم گروهها در دوره سیزدهم موثر و خلاق ظاهر شوند.